در سال ۲۰۱۴، تولید جهانی پنیر از شیر گاو کامل ۱۸٫۷ میلیون تن بود. 5. در کوشنامه از ناخدای کرهای با عنوان «ملّاح پیر» یاد شده است. 8. سوس الاقصی نام شهری درغرب آفریقا و در ناحیهای که در متون اسلامی از آن با عنوان مغرب یاد شده است. در حافظۀ تاریخی ایرانیان نام سرزمین کره از دوران پیش از اسلام تا قرن نهم هجری به دو صورت سیلا و بسیلا ثبت شده و این اسامی در متون اسطورهای، تاریخی و ادبی ایران یاد شده است که بخشی از این متون در این مقاله معرفی شدند. 2. جلال متینی در مقالهای به اثبات رسانیده است که بخشی از کوشنامه ترجمۀ یادگار بزرگمهر است که در دیگر متون از آن یاد شده است. در این مرحله بعد از این که کناره های شیر را از دیواره قابلمه ها جدا نمودین، باید با استفاده از یک کارد تیز سرشیر را از قسمت مانی برش بزنید و سپس آن را برداشته و به داخل یک ظرف دیگر قرار دهید. مراودات ایرانیان با چین و سرزمینهای شرقی آن، از پیش از اسلام آغاز شده و رفتوآمدهای سیاسی و تجاری به شناخت سرزمین کره منجر شده است و چون این ارتباط از دو مسیر تجارت دریایی و زمینی انجام میشده است، ایرانیانی که از مسیر جادۀ ابریشم زمینی به پایتخت چین میرفتهاند و قادر بودهاند از طریق زمین سفر خود را به سوی شرق و کره ادامه دهند، آن را با نام سیلا شناخته و معرفی کردهاند و دیگر مسافران ایرانی که از جادۀ ابریشم دریایی به شرق چین رسیدهاند، با شبهجزیرۀ کره و ویژگیهای دریایی آن آشنا شده و بخش دریایی این سرزمین را بسیلا نامیدهاند.
1. این نام در متون ایرانی و اسلامی به دو صورت «سیلا» و «شیلا» ضبط شده است و به احتمال این تفاوت در ضبط اسامی مربوط به تلفظ کرهای «س» است که به صورت «ش» نیز خوانده میشود، در حال حاضر نیز در آوانویسی کرهای (Silla) نوشته شده است ولی «شیلا» خوانده میشود. تا یافتن دلیل زبانشناختی تغییرات آوایی نام قدیم کره با توجه به این که در متون متعددی از نسخههای خطی فارسی به صراحت نام بسیلا به بخش دریایی یا شبهجزیرۀ کره و نام سیلا به ناحیۀ زمینی و خشکی کره اطلاق شده است، میتوان دریافت که هر دو اسم بر سرزمین کره دلالت داشته است و به احتمال بسیار، تلفظ ایرانی بخش خشکی و دریایی شبهجزیره کره بوده است و در واقع میراث دو جادۀ ابریشم دریایی و زمینی ایران به سمت شرق محسوب میشود. آنها در هنگام بازرگانی خود را «اهل چین» مینامیدهاند و به این ترتیب نام «چین» به همه کشور چین تسری یافته است؛ در حالی که نام این کشور در زبان چینی «جونگ گوا» (中国zhong guo) است و این اسم از سلسله «جئو» (周zhou) (1045 تا 221 پیش از میلاد) استفاده شده است.
در اولین نگاه با دیدن عکس، اسم و نمادهای پروفایلش میتوان فهمید که یکی از عاشقان کره است. این مادران هر کدام با نوعی مشکل و سختی دست و پنجه نرم میکنند. بلوچیز از انواع شیر و به کمک نوعی کپک آبی رنگ که از خانواده پنیسیلینهاست به دست میآید. این زمان طولانی خیساندن باعث میشود دانههای آجیل خام نوعی باکتری آزاد کنند و اصطلاحاً پرورش یابند که به موجب آن تخمیر اتفاق میافتد. در سال ۲۲۱ پیش از میلاد، در زمان فرمانروایی چین شی هوان (秦始皇 :Qín Shǐ Huáng) سرزمین چین یکپارچه شد و او در واقع نخستین امپراتور چین محسوب می شود، پایتخت این سلسله در شهر شیان یانگ (咸阳xianyang) واقع در استان شان شی (陕西shanxi) و همسایه با شهر خمدان (شی آن Xi’an) است. برخلاف دیگر دوستانش که حاضر به صحبت نشدند، با روی باز قبول کرد به پرسشهای ما در این باره پاسخ دهد.
سپس کیسه ماست را بر روی کاسه قرار داده و یک جسم سنگین مانند گوشت کوب روی کیسه بگذارید. همچنین نام بسیلا را برای آن بخش از شرق چین که درون آب ‘جزیره’ قرار دارد، به کار برده است. 9. قرار دادن کنگدژ به عنوان نصفالنهار شرق تا قرن نوزدهم میلادی و در متون فارسی نجومی هند نیز آمده است. اخیرا با به میان آمدن پای برخی رسانههای خارجی، اختلاف نظرهایی درخصوص قیاس زبان فارسی با زبانهای بومی و قومی که پیشتر نیز گاهی موجب شکلگیری بحثهایی میشد، شکلی دیگر گرفت و موجب ترند شدن هشتگهایی همچون «منوفارسی» شد. در این باره غلامحسین جونپوری، منجم هندی قرن نوزدهم میلادی در کتاب خود با عنوان «زیج بهادر خانی» عرض جغرافیایی برخی مناطق را با نصفالنهار کنگدژ ذکر کرده است. ر.ک: جونپوری، غلامحسین، زیج بهادرخانی، با مقدمه فرید قاسملو، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، 1388، ص80 ؛ همو در کتاب «جامع بهادر خانی» مینویسد: «منجمان هند مبداء طول را از جانب مشرق میگیرند و در زمان سالف آن موضع را کنگدژ نام بود». ابتدا با یک جوان عاشق فرهنگ کرهجنوبی گپ زدیم که از این فرهنگ، دلایل علاقهاش به آن و اصطلاحاتش گفت. شلیک اخطار کره جنوبی به سمت قایق گشتی کره شمالی به گزارش خبرگزاری دولتی کره جنوبی، نیروی دریایی این کشور توانست یک قایق گشتی کره شمالی که ادعا شده مرزی دریایی دو کره را نقض کرده بود، با شلیک و پیام هشدار به عقب براند.